شروع

نمیدونم چی بگم... مطمئنم که با کس دیگه ای حرف میزنه و طبق شواهد هم درسته حدسم حتی شخصش...  فقط چطوری ادعای معرفت میکنه که وقتی فهمید دوسش دارم گذاشت و رفت اونم اینجوری که با یکی دیگه باشه اگه اینا ظلم نیست دل شکستن نیست آزار و اذیت کردن نیست سواستفاده کردن نیست پس چیه؟ بدکرد ولی بازم اونی که داره عذاب میکشه این وسط منم نه اون! این کجاش انصافا؟  باشه قبول که چیزی نگفته بود اما اون حرفا حرف زدنای با یه دوست بود واقعا؟   این کارش توهین و بی احترامی نبود ینی؟ توهین به شعور و شخصیت من؟ حرفاش هم که فقط زبون بازی و دروغ چجوری تونست وقتی منو میشناسه اونقد بمونه که وابسته شم و بعد بذاره بره؟  ای کاش میتونستم تاوان کاری که کرده رو بهش برمیگردوندم  میدونمکه خوب و خوش هم میره زندگیشو میکنه و عین خیالشم نیست و هیچ اتفاقی هم نمیفته  حتما از نظر خدا هم من مقصر م که دارم اینجوری داغون میشم این وسط......  شروع...ادامه مطلب

بعد از مدت های زیاد باز برگشتم اینجا که بنویسم  آزاد و رها از هر چیزی که دلم میخواد...اون موقع که از بلاگفا میرفتم خوب بودم خوشحال بودم اما الان خیلی فرق کرده تجربه هایی که نمیدونم بازم این اشتباهاتو انجام میدم و تکرار میشه یا نه فقط همون بوده... احساسی که نمیدونم چرا بین اینهمه آدم باید منی تجربه م شروع...ادامه مطلب